معرفی کتاب مربیگری به سبک بازی درونی

آنچه در این مطلب می‌خوانید

کتاب مربیگری به سبک بازی درونی نوشته تیموتی گالوی

مقاله پیش رو، معرفی مختصری از کتاب «مربیگری به سبک بازی درونی» به نویسندگی تیموتی گالوی است. این کتاب، برای کسانی که در محیط کسب‌وکار فعال هستند، کوچ‌ها و علاقه‌مندان به کوچینگ و کسانی که به فعالیت‌های آموزشی اشتغال دارند، توصیه می‌شود. نویسنده کتاب آقای تیموتی گالوی در کنار جان ویتمور، مارشال گلد اسمیت و توماس لئونارد از پیشروان و بزرگان مدیریت محسوب می‌شود لذا کتاب «مربیگری به سبک بازی درونی» حاوی تجارب نویسند در به‌کارگیری ابتکارش در کسب‌وکار، پیشرفت کاری افراد، توسعه‌سازمانی، مربیگری و کوچینگ است. اگر به دنبال کتابی اصیل در موفقیت هستید،کتابی که نه ‌کارتألیفی باشد و نه جمع‌آوری نظریات تکراری دیگران، کتاب مربیگری به سبک بازی درونی به شما پیشنهاد می‌شود.

در کتاب «مربیگری به سبک بازی درونی» چه می‌آموزید؟

این کتاب از ایده تیموتی گالوی برای یادگیری شروع می‌شود. این ایده که روش‌های استاندارد ما برای در تدریس و مربیگری باعث کاهش عملکرد می‌شود. حال اگر آموزش و تدریس فایده‌ای ندارد پس چه باید کرد؟ بسیاری از نویسندگان در مورد آنچه غلط است مطالب زیادی می‌نویسند، اما وقتی نوبت به ارائه یک جایگزین عملی می‌رسد، فقط تئوری و مطالب انتزاعی ارائه می‌دهند. این در حالی است که در کتاب  «مربیگری به سبک بازی درونی» نه‌تنها ماهیت اختلالاتی که با آن مواجه هستیم را می‌شناساند بلکه خیلی زیبا روش‌های انجام کار و عملکرد، که به کمترین آموزش و هدایت نیاز دارند را به هم می‌چسباند. لذا این کتاب روش‌های عملی و کاربردی فراوانی را برای اثبات ایده خود به خوانندگان می‌دهد.

تلاش ما برای بهبود خودمان و عملکردمان واقعاً با آنچه امیدوار به دستیابی‌اش هستیم در تداخل است. تیموتی گالوی با نشان دادن اینکه بیشتر آموزش و تدریسی که ما انجام می‌دهیم مخل یادگیری است باورهای ما در مورد یادگیری را به چالش می‌کشد و با بازی درونی این یافته‌ها و آگاهی‌ها را به‌طور مستقیم وارد کار می‌کند.

همان‌طور که در اسم کتاب به چشم می‌خورد کلمه بازی درونی ممکن است برای هر خواننده‌ای نامفهوم باشد. نویسنده در این کتاب از کلمه بازی درونی زیاد استفاده کرده است لذا در فصل اول کتاب به‌طور خلاصه و مفید مفهوم بازی درونی را توضیح داده است. در فصل دوم کتاب نویسنده داستان ورود خود را به دنیای صنعت و تجارت و رابطه بازی درونی در تنیس و کسب‌وکار را شرح می‌دهد. در فصل سوم تا هشتم کتاب، ابزارها و تکنیک‌هایی که حمایت‌کننده بازی درونی هستند را شرح می‌دهد. شاید بتوان فصل نه کتاب را قلب کتاب دانست. در این فصل فرایند مربیگری بر اساس رویکرد آبزی درونی تشریح می‌شود. در این فصل نشان می‌دهد چگونه ابزارهایی که در فصول قبل تشریح شده بود در فرایند مربیگری به‌طور یکپارچه مورداستفاده قرار می‌گیرد. فصل ده کتاب یک برگشت به عقب است که در آن نویسنده به مفهومی که پایه و اساس بازی درونی را شکل می‌دهد برمی‌گردد. در این فصل آخرین پندارها و باروهای نویسنده در رابطه بابازی درونی بیان می‌شود.

معرفی کتاب مربیگری

 درباره نویسنده کتاب، تیموتی گالوی

تیموتی گالوی مربی تنیس بود. وقتی به تدریس تنیس می‌پرداخت بعضی از رفتارهای شاگردانش او را به فکر فرو برد. او پی برد که نکات فنی و آموزشی که به شاگردانش می‌گوید نه‌تنها نقشی در بهبود بازی آن‌ها ندارد بلکه باعث کاهش کیفیت کارشان نیز می‌شود. و بالعکس در مواردی که اصلاً شاگرد را آموزش نمی‌دهد و نکات فنی را به او نمی‌گوید بهتر بازی می‌کند. دقت و کنجکاوی تیموتی گالوی در رفتار شاگردانش باعث شد او یک سبک جدید در بازی تنیس خلق کند که اسمش را بازی درونی گذاشت. او به‌طورکلی روش‌هایی که تا آن زمان در تدریس بازی تنیس معمول بود را کنار گذاشت و با سبک تازه خودش یعنی «بازی درونی» به شاگردانش تنیس آموخت. او کتابی را بر اساس تجاربش در تنیس به نام «بازی درونی در تنیس» منتشر کرد که به تیراژ میلیونی رسید.

معرفی کتاب مربیگری «سیر اندیشه‌ها، مفاهیم و نظریه‌ها»
بیشتر بخوانید

یکی از مدیران ارشد شرکت ای تی اندتی که قبلاً شاگرد تنیس تیموتی گالوی بودبا این رؤیا که اصول و مبانی بازی درونی در تنیس، احتمالاً قابلیت استفاده در کار آر هم دارد، از و دعوت کرد تا در برنامه تغییری که آن شرکت در پیش‌گرفته بود به آنان کمک کند. و خیلی زود موفق به حل معضلات پیچیده آن شرکت شد. این امر مقدمات شهرت او را در محافل کسب‌وکار فراهم کرد. موفقیت او در به‌کارگیری اصول بازی درونی در شرکت ای تی اندتی، سبب شد تا شرکت‌های بزرگ و کوچکی چون آی بی ام، اپل، کوکاکولا … از او دعوت کنند تا در برنامه‌های تجاری و توسعه منابع انسانی و مدیریت تغییر، به آنان کمک کند.

روش کاری تیموتی گالوی به‌عنوان یک سبک نویندر مربیگری در مدیریت که زمینه‌ای جدید در دنیای کسب‌وکار بود مطرح شد. امروزه تیموتی گالوی در کنار جان ویتمور، مارشال گلد اسمیت و توماس لئونارد از پیشروان و بزرگان مربیگری در مدیریت محسوب می‌شوند.

بازی درونی چیست؟

مدام به ما می‌گویند که ما در عصر تغییر زندگی می‌کنیم و بیشتر از هر جای دیگر، در محل کار به ما گفته می‌شود که باید تغییر کنیم. اکثر ما می‌خواهیم در نحوه انجام دادن کار و میزان حصول نتیجه، تغییر ایجاد کنیم. برای این خواسته در تمام کتاب‌فروشی‌های بزرگ تنها کتاب‌هایی از جنس خود بهبودی می‌یابید. کتاب‌هایی که به شما می‌گویند چگونه خود را تغییر دهید. ما در مورد چیزهایی که باید تغییر کنند خیلی صحبت می‌کنیم اما سؤال این است که آیا ما به‌خوبی درک کرده‌ایم که تغییر صحیح را چگونه باید انجام دهیم؟

در چارچوب‌های گذشته تعریف تغییر این است:  «حرکت از وضعیت بد به وضعیت خوب که توسط کسی غیر از کسی که باید تغییر انجام دهد تعریف و ابداع می‌شود.» این کار در یک چارچوب قضاوتی صورت می‌گیرد که معمولاً با خودش مقاومت، شک، تردید و ترس از شکست برای افراد را به همراه دارد. این رویکرد تأثیر مخربی روی مسئولیت و اشتیاق طبیعی و مادرزادی شاگرد برای یادگیری خواهد گذاشت.

بازی درونی ایده تیموتی گالوی برای یادگیری است. بازی درونی به نحوه یادگیری تمرکز دارد که حاصل آن افزایش عملکرد است. بازی درونی شامل مفاهیم و الگوهایی است که به این سؤال پاسخ می‌دهد: «چگونه یادگیری رخ دهد تا عملکرد افزایش یابد؟» ما همیشه بین اینکه چقدر آموزش و یادگیری انجام دهیم تا اختلالی در تولید رخ ندهد، در تنش بوده‌ایم. بازی درونی این تنش را از بین می‌برد. زیرادر آن می‌آموزیم یادگیری و عمل هر دو بخشی از یک کل بزرگ‌تر هستند.

وقتی ما توجه می‌کنیم و جهان را آن‌طور که واقعاً هست می‌بینیم نه آن‌طوری که باید می‌بود، سریع‌تر یاد می‌گیریم. آن‌گاه یادگیری بیشتر تابعی از آگاهی و هوشیاری می‌شود تا آموزش و دستور دادن. یعنی به‌روشنی آنچه در اطرافمان رخ می‌دهد را بدون قضاوت، کنترل و شکل‌دهی می‌بینیم.

در شرایطی که اضطراب و نگرانی زیاد و پذیرش کم باشد، یادگیری ضعیف می‌شود. اگر ما می‌خواهیم بهترین عملکرد را داشته باشیم باید الگوهای رایجی که سعی می‌کنند عملکرد را از طریق آموزش و دستور و سایر مداخلات مدیریت سنتی بهبود دهند را بازنگری کنیم. بازی درونی راهکار عملی و الگویی مناسب برای جایگزین کردن در الگوهای گذشته است.

همه‌چیز درباره کوچینگ و اعتبار آن
بیشتر بخوانید

بازی درونی

منشأ پیدایش بازی درونی

در نقل‌قول‌های تیموتی گالوی در اولین روزهایش در حرفه مربیگری تنیس آمده است که دو نکته برایش قابل‌توجه بوده است. اول اینکه تقریباً هرکسی که نزدم می‌آمد تا درسی بیاموزد، به‌سختی می‌کوشید بخش‌هایی که دوست نداشت و در آن ضعیف بود را اصلاح کند. آن‌ها از من انتظار داشتند تا راه‌حلی برای مشکلشان ارائه کنم. نکته دوم این بود که وقتی آن‌ها از کار و تلاش سخت دست می‌کشیدند و به استعداد و ظرفیت یادگیری از تجارب خودشان اعتماد می‌کردند با کمترین تلاش، آن تغییر و اصلاحات را به بهترین نحو انجام می‌دادند. در اینجا یک تضاد آشکار بین یادگیری اجباری و یادگیری طبیعی که در کودکان دیده می‌شود وجود داشت.

مشاهده تعامل عادی که بین شاگرد و معلم تنیس او وجود دارد به‌خوبی معایب ورزشی که همه ما یاد گرفته‌ایم چگونه تغییر کنیم را نشان می‌دهد. شاگردان به مشکلی برمی‌خورند به سراغ معلمشان رفته و از او در مورد نحوه ضربه زدن و نتایج نامطلوبشان می‌پرسند. معلم برای این کار ممکن است طیف وسیعی از روش‌های تدریس را مورداستفاده قرار دهد. اما در همه آن‌ها یک جمله یا عبارت مشترک دیده می‌شود. «من به شما می‌گویم که چه‌کاری باید انجام دهی و چه‌کاری نباید انجام دهی.» این نوع تغییر در چارچوب قضاوت‌هاست و معمولاً با خود مقاومت، شک و تردید، ترس از شکست را به همراه دارد.

اولین جرقه‌ای که در ذهن تیموتی گالوی زده شد از همین‌جا بود که با خود اندیشید شاید راه جایگزین بهتری نیز وجود داشته باشد. به یاد آورد که ورزشکاران قهرمان در زمانی که بهترین عملکرد خود را در زمین مسابقه داشته‌اند به هیچ‌چیز فکر نمی‌کردند. کاملاً آرام و متمرکز بوده‌اند. تیموتی گالوی دریافت که هر بار تلاشی برای تغییر روش ضربه زدن شاگردانش انجام می‌دهد در واقع صدایی را به درون او دعوت می‌کند. و با این صدا یک گفتگوی درونی آغاز می‌شود. صدایی که با لحن دستوری به او می‌گوید چه کند و پس از ضربه زدن همان صدا دوباره ارزیابی و قضاوتش می‌کند. آیا این گفتگو ضرورتی دارد؟ و در این گفتگوی درونی چه کسی با چه کسی حرف میزند؟

معرفی کتاب شکوفایی روان‌شناسی مثبت‌گرا
بیشتر بخوانید

گفتگوی درونی بین خود ۱ و خود ۲

همان‌طور که گفته شد در شیوه گذشته تغییر، گفتگویی درونی در ذهن افراد شکل می‌گیرد. تیموتی گالوی پیرامون این سؤال که در این گفتگوی درونی چه کسی با چه کسی حرف می‌زند به پاسخ زیر دست یافت.

خود ۱ صدایی که دستور می‌دهد. صدایی که بایدها و نبایدهایی را در ذهن افراد بیان می‌کند. و خود ۲ کسی است که با صحبت می‌شد و باید دستور را اجرا می‌کرد.

سؤال مهم: رابطه بین خود ۱ و خود ۲ چگونه است؟ خود ۱ کسی بود که همه‌چیز را می‌دانست و اصلاً به خود ۲ یعنی کسی که باید ضربه را به توپ می‌زد اعتماد نداشت. به‌واسطه این بی‌اعتمادی خود ۱ می‌کوشید رفتار خود ۲ را با استفاده از تاکتیک‌هایی که از معلم در جهان خارج فراگرفته بود را کنترل کند.

با توجه به مطلب اخیر سؤالی در ذهن ایجاد می‌شود که خود ۲ کیست و آیا واقعاً قابل‌اعتماد است؟ خود ۲ در واقع خود واقعی شخص است. این خود دربرگیرنده تمام استعداد فطری و خداداد ما است. استعدادهای بالفعل و حتی استفاده نشده همچون توانایی مادرزادی ما در یادگیری و رشدهمگی، خود ۲ ما هستند. این همان خودی است که ما در کودکی از آن لذت می‌بریم.

همه شواهد حاکی از آن است که زمانی ما بهترین عملکردمان را خواهیم داشت که خود ۱ ساکت است و خود ۲ فرصت دارد تا بدون تشویش و نگرانی کار دقیق‌تری انجام بدهد..

شاگردان با اعتماد کردن به بازخوردهای قضاوت گری که از معلم دریافت می‌کنند، مسئولیتان فقط این می‌شود که هر چه را معلم گفته است را انجام دهند. به این ترتیب شاگرد سخت تلاش می‌کند تا از آنچه نباید انجام دهد خودداری کند و آنچه معلم گفته است را انجام دهد. در نهایت معلم فقط واکنش شاگرد به دستوراتش را می‌بیند و می‌گوید «خوب است». اما واقعاً چیزی که معلم می‌گوید این است «خوب است که تو داری از دستورات من پیروی می‌کنی». معلم بایدها و نبایدها را ارائه می‌دهد و شاگرد سخت‌کوشی می‌کند.

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد تیموتی گالوی مربی تنیسی بود که به راهکاری عملی برای شاگردانش در افزایش عملکردشان در زمین تنیس ابداع کرد. از آنجا که در ورزش عملکرد همه خیلی شفاف و مستقیم قابل‌مشاهده است و اهداف به‌اندازه‌ای روشن هستند که تغییر در عملکرد به‌راحتی دیده می‌شود لذا تیموتی گالوی زمین تنیس را اولین آزمایشگاه خود قرارداد.

 

به اشتراک بگذارید:
برچسب‌ها:
مطالب مرتبط:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

تمامی حقوق برای وبسایت Moshirian.com محفوظ است و استفاده از مطالب با مجوز ناشر امکانپذیر خواهد بود.