آنچه در این مطلب می‌خوانید
نقش کوچینگ رهبری در کسب و کارهای غول آسا
کوچینگ رهبری در کسب و کارهای غول آسا…
در مقاله نقش کوچینگ در کسب و کارهای غول آسا
از زاویه متفاوتی به شکست هاو موفقیت های کسب و کارهای غول اسا نگریسته ام.
کسب و کار غول آسا پیش از انکه غول آسا باشد
یک کسب و کار است و یک کسب و کار پیش از انکه شکل بگیرد
نطفه ای است که توسط مدیری زاده می شود.
با توجه به سالها فعالیت تخصصی در حوزه مدیریت به جرات می گویم
آنچه در مقاله نقش کوچینگ رهبری در کسب و کارهای غول آسا بیان شده است
عوامل تعیین کننده در شکست ها و پیروزی هاست
که همیشه یا نادیده گرفته می شود و یا بی توجه از کنارشان می گذریم.
به چه کسب و کارهایی کسب و کارهای غول اسا می گوییم؟
صفت های تفضیلی مانند خوب، بد، عالی، بزرگ، غول و … صفتهایی هستند
که در کنار هر اسمی قرار گیرند ان اسم را تحت تاثیر قرار می دهند.
به عنوان مثال وقتی می گوییم کسب و کارهای غول آسا چگونه ساخته می شوند
اغلب افراد کلمه ساخته شدن را فراموش کرده و
به دنبال موضوع بزرگی میگردند که صفت غول آسا در ذهن انها متبادر ساخته است.
به عنوان فردی که سالها در کنار مدیران و رهبران بوده ام
و از نزدیک شاهد انحراف و یا توسعه کسب و کارهایشان بوده ام
اکیدا توصیه می کنم که در مدیریت هر گاه پای صفتی در وصف بزرگی و توانمندی کسب و کار مطرح شد
به دنبال ظریف ترین سرنخ ها بگردید.
زیرا اساسا علم مدیریت و رهبری، هنر پرورش دادن بذر هاست.
کسب وکار از یک ایده تولیدی و یا خدماتی شروع می شود.
ایده ای که انتفاعی جمعی را به همراه می آورد.
لذا کسب و کارها، بستر اجرایی شدن ایده ها هستند.
هر چه ایده کسب و کارها برای جامعه بیشتری از انسانها ارزش آفرینی کند
توسعه ان کسب و کار امکان پذیر تر می گردد.
به عبارت دیگر هر چه کسب و کار انتفاع جمعی بیشتری را فراهم آورد توسعه
و گسترش ان کسب وکار شدنی تر می شود.
بنابراین کسب وکارهای غول آسا از پرورش ایده های اولیه ساخته می شوند که
اولا ان ایده قابلیت توسعه را داشته باشد و دوما فرهنگ توسعه در کسب وکار نهادینه شده باشد.
شکست کسب و کارهای غول اسا از کجا آغار می شود؟
کسب و کارهای غول آسا همان کسب و کارهایی هستند
که ایده اولیه شان به خوبی پرورش می یابد.
به جرات می توانم بگویم کسب و کارهای غول آسا تنها به دلیل مدیرانشان شکست می خورند.
درست است که عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند تا کسب و کاری فرو بپاشد
اما به عنوان فردی که سالهاست همراه مدیران هستم و دورنمای کسب و کارشان را رصد میکنم
می گویم: بررسی و تحلیل شکست از زوایای مختلف
در مرحله اول چیزی جز سردرگمی و سلب مسئولیت و ناامیدی به بار نمی آورد.
فرض کنید مدیری که کسب و کارش در حال فروپاشی است نزد شما بیاید که کمکش کنید
به نظرتان تحلیل شرایط و یافتن مقصر چقدر مدیر را به خواسته اش نزدیک می سازد؟!
واقعیت این است که در علم سیستم سازی، کسب و کار را
مانند فرزندی در نظر می گیریم که تحت تربیت والدش بزرگ شده است.
بنابراین در زمان شکست و یا فروپاشی کسب و کارتان
قبل از اینکه به دنبال مقصر بگردید و از ادامه راه دلسرد شوید بهتر است
بپذیریذ که این شکست از نحوه تربیت شما آغاز شده است و از همه مهم تر اینکه
کاملا قابلیت اصلاح و بازگشتن به چرخه کسب وکار را دارد.
موفقیت در کسب و کارهای غول آسا چگونه حاصل می شود؟
همانطور که گفته شد کسب و کار از یک ایده اولیه اغاز می شود.
و هر چه ایده اولیه کسب و کار انتفاع جمعی و ارزش آفرینی بیشتری را به همراه آورد
قابلیت غول آسا شدن و توسعه کسب و کار را نیز فراهم می آورد.
اما انچه مسلم است قابلیت داشتن با موفق شدن فاصله بسیاری دارد.
بچه با استعدادی را در نظر بگیرید اگر استعدادش را قابلیت موفقیتش در نظر بگیریم
آیا تا زمانی که در بستر مناسبی برای بروز قابلیت هایش فراهم نیاید
می توان روی موفقیت او در همین لحظه حساب باز کرد؟
کسب و کار نیز همین طور است. کسب و کار نیز ممکن است
با ایده بسیار قابلی رشد یابد اما تا ان زمان که بستری از توسعه فراهم نیاید رشدی پدیدار نمی شود.
بنابراین یک کسب و کار غول آسا زمانی می تواند موفق شود
که شرایط رشد در سطح غول آسا شدن را در خود نهادینه ساخته باشد.
بزرگترین مشکل کسب و کارهای غول اسا چیست؟
بزرگترین مشکل کسب و کارهای غول آسا از انحراف آنها حاصل می شود.
یعنی غول آسا شدن در بستری که دامنگیر انشعبات
و حاشیه ها شده باشد به مرور زمان از شاخه اصلی فاصله می گیرد و
این فاصله، انحرافات آتی را که بزرگترین مشکل غول آسا شدن کسب و کارهاست به وجود می آورد.
حکومتی را در نظر بگیرید که از طرفی در حال رشد جمعیت است
و از طرف دیگر زیر ساخت های مستحکمی در حفاظت از ایده اصلی آن
وجود نداشته باشد به نظرتان چه اتفاقی می آفتد؟ با تنها ایده ها و قابلیت ها می توانند محافظ یک حکومت باشند؟
به جرات می توان گفت خیر. این حکومت به مرور زمان بساط فروپاشی خود را فراهم می آرود.
بنابراین غول آسا شدن همانطور که آرزوی هر مدیری است می تواند جهنمی هم برای او بسازد البته اگر
زیرساخت های درستی برای توسعه، آن هم در سطح غول آسایش فراهم نیاورده باشد.
همیشه بزرگ شدن با فاصله گرفتن از معیارهای اولیه خطر بزرگی است که
کسب و کارهای رو به رشد و یا رشد کرده را دچار نوسان میکند.
چگونه می توان از فروپاشی کسب و کارهای غول اسا جلوگیری کرد؟
گفتیم که انحراف از معیار اصلی و یا ایده پرورش یافته کسب و کار
بزرگترین مشکل در کسب وکارهای غول آسا است.
انحراف از شاخه اصلی در کسب و کارهای غول آسا
موجبات فروپاشی ان کسب و کار را فراهم می اورد.
اما موضوع اصلی این است که آیا می توان هم توسعه یافت
و تجارت های غول آسایی را ایجاد کرد و هم جلوی انحراف و فروپاشی را گرفت؟
بسیاری با فرمول های مختلفی ثابت می کنند که بله می شود توسعه یافت
و فروپاشی قطعی را به تعویق انداخت اما
به تجربه می گویم چنان مدیران و رهبران ما در گیر حاشیه ها شده
و با تلاطم های اقتصادی و تحلیل های تحلیل گران سرگرم می شوند
که هیچ کدام از این فرمولها در زمان لازم به کارشان نمی آید.
زیرا موضوع حادز اهمیت و فراموش شده زیربنای کسب و کارهاست
که در فرایندهای توسعه ای رها می شود. مانند خاکی که شرایط باروری برایش فراهم نمی شود.
برای جلوگیری از فروپاشی و انحراف کسب و کارهای غول اسا
به مدیر آگاهی نیاز داریم که به تمامی زوایای فکری واحساسیش مسلط است
و درگیر حاشیه ها و تنش های تحلیلی نمی شود.
متاسفانه بسیاری از مدیران وقتی صحبت از فروپاشی
و یا موفقیت می شود به دنبال فرمول های دشوار می گردند در حالی که
فروپاشی مستقیما به لایف استایل مدیران مرتبط است.
لایف استایل مدیران تحت تاثیر الگوهای ذهنی عادتی و تکاملی آنها شکل گرفته است.
و این الگوها مدارهای عصبی مستحکمی را در مغز ساخته اند
بنابراین اگر قرار باشد کسب و کار غول آسایی را از فروپاشی نجات دهیم
بی شک باید مدارهای عصبی ذهن مدیر آن کسب و کار را دوباره سیم پیچی کنیم.
کوچینگ رهبری چگونه به کمک مدیران کسب و کارهای غول اسا می آید؟
گفتیم در سیستم سازی، کسب و کار را هویتی وابسته به والد خود می پنداریم.
یعنی کسب و کار مانند فرزندی است که وابسته به مدیرش می باشد.
نابراین برای غول اسا شدن و
حفظ ان نیاز به یک نگاه همه جانبه به همه ابعاد کسب و کار و یا بهتر بگوییم
به همه زیر سیستم های کسب و کار داریم.
اما موضوع مهم اینجاست که
چگونه مدیر کسب و کار به ویژه مدیر کسب و کارهای غول آسا می تواند
در هر لحظه ابعاد مختلف کسب و کارش را رصد کند و بر اوضاع مسلط گردد؟
آیا می توان از مدیر کسب و کار انتظار داشت که بی توجه به همه نوسان های اقتصادی
و تصمیم گیری های حکومتی و موضوعات حاکم بر منابع انسانی یک تنه به اوضاع مسلط گردد؟
پاسخ به این سوالها ما را به کوچینگ رهبری هدایت می کند.
جلسات کوچینگ رهبری قدرت تسلط امور را به مدیران بازگردانده
و در هر لحظه آنها را در مسیر تحقق اهدافشان پایش میکند.
مدیران و رهبران با استفاده از جلسات کوچینگ رهبری
از همراهی یک متخصص در حوزه کسب و کارشان بهره می برند که
نه تنها حواسش به امور جاری کسب و کار است
بلکه انحراف از ایده اصلی و یا اهداف توسعه ای را نیز در دستور کار دارد.
به عنوان یک مدیر تصور کنید که یک نفر شش دانگ حواسش
به شما و انحرافاتی که هر لحظه برای کسب و کارتان اتفاق می افتد باشد.
کسی که ابعادی که شما از قلم انداخته اید را می بیند
و از جایی بالاتر کسب و کارتان را مشاهده می کند
به نظر شما چند درصد با حضور چنین فردی در کنار مدیران کسب وکارهای غول اسا
می توان موفقیت آنها را تامین کرد؟
کوچینگ رهبری یک ابزار مدیریتی نوین است
که نه تنها کسب و کارها را حفظ می کند بلکه
توسعه و انتفاع را برای مدیران و کسب و کارها به ارمغان می آورد.
آنچه در این مطلب می‌خوانید
آخرین مطالب
پادکست شکوفان
