آنچه در این مطلب می‌خوانید
مدیریت بحران با نظریه آشوب
در مقاله “مدیریت بحران با نظریه آشوب”
به نکات کلیدی و موثری برای مدیریت بحران ها با شیوه هایی جدید پرداخته ام.
اگر مدیری هستید که در شرایط بحرانی قرار گرفته اید
و یا به دنبال جلوگیری از بحران ها هستید
به شما قول می دهم بعد از مطالعه مقاله “مدیریت بحران با نظریه آشوب”
به زوایای جدیدی از مدیریت بحران دست خواهید یافت.
بحران به زبان ساده چیست؟
بی شک تا به امروز کلمه بحران و مدیریت بحران را زیاد شنیده
و از نزدیک تجربه کرده اید. شاید مطالب مختلفی نیز در مورد بحران و مدیریت ان نیز شنیده باشید اما
در مقاله “مدیریت بحران با نظریه آشوب” قصد دارم فارغ از آنچه تا کنون از بحران شنیده ایم
و یا آموزش دیده ایم سخن بگویم زیرا باور دارم که
در پس فهم موضوع اصلی هر مسئله ای به شیوه ای منحصر به فرد قابل حل می باشد.
بحران به زبان ساده یعنی نابسامانی و بی نظمی غیر قابل انتظار.
یعنی در شرایطی که حاصل از اتفاقات گوناگون است
به صورت غیر منتظره و پیش بینی نشده ای قرار می گیریم.
البته که ذات بحران ها از لحاظ علمی به دسته های مختلفی از قابل پیش بینی و تصادفی و … تقسیم می شوند
ولی واقعیت در پس اغلب بحران ها
نادیده گرفتن علائمی است که قبل از بحران برای ما معنای خاصی نداشته اند.
نکته قابل تامل در رابطه با بحران چیست؟
نکته قابل تامل در نابسامانی ها و یا به اصطلاح بحران های به وجود آمده این است
که در میان معانی کلمه بحران در فرهنگ لغات
کلمه نقطه عطف نیز مشاهده می شود. بنابراین درست است
که اغلب بحران ها به صورت غیر قابل پیش بینی و تصادفی رخ می دهند ا
ما با توجه به زاویه دید ما می تواند معنا و انرژی متفاوتی را با خود به همراه آورد.
و این بدان معناست که تعریف بحران نیز مانند هر پدیده دیگری با توجه به زاویه دید بیننده تغییر می کند.
بعضی نابسامانی ها و یا بحران را نقطه عطف ای برای پیدایش شیوه های جدید می بینند
و بعضی عاملی برای نابودی و حذف از بازارها.
بنابراین در معنای ساده کلمه بحران یا همان نابسامانی های اتفاقی نکته مهمی
با نام زاویه دید شما به موضوع بحران بسیار حائز اهمیت است.
نظریه آشوب در تعریف بحران
همانطور که می دانید نظریه آشوب یک نظریه علمی است که ریشه در ریاضیات دارد.
نمی توان گفت اولین بار چه کسی پای نظریه آشوب را به مسائل علمی و ریاضیاتی باز کرده است اما
آنچه مشخص است نظریه آشوب مدیون تلاش های دانشمندان مختلفی از جمله پیرلاپلاس و عمر خیام بوده است.
آنچه این نظریه را حائز اهمیت می کند این است که
همه سیستم ها حتی سیستم ها با الگوهای ساده توانایی بروز رفتارهای بی قاعده را در خود دارند.
به عنوان مثال شما می توانید با فردی سالها زیر یک سقف کار کنید و یا حتی زندگی کنید
به گونه ای که رفتارهای طرف مقابلتان را بتوانید به راحتی پیش بینی کنید اما
با یک اتفاق به ظاهر ساده، رفتاری از او سر بزند که شما اصلا انتظار ان را نداشته اید
و ناخوادآگاه کلیه شناخت شما نسبت به او را زیر سوال برد.
بنابراین نظریه آشوب از توانایی ایجاد بحران ها در هر سیستم حتی به ظاهر ساده ای سخن می گوید
که می تواند در زمانی دور از انتظار رفتارهای بی قاعده ای را از خود نشان دهد.
از همین روی باید بپذیریم که درک آینده و پیش بینی آن حتی برای سیستم های بسیار پیشرفته و حساب شده نیز
برای انسان به دلیل محدودیت های ذاتی اش امر پیچیده ایست.
برای من به عنوان یک کوچ فهم نظریه آشوب و بحران، امر ساده ایست
زیرا اغلب مدیرانی که در بحران ها به سراغم آمده اند گله از برنامه ها و افرادی کرده اند
که به نظرشان مو لای درزشان نمی رفته اما در لحظه ای خاص بحرانی سرنوشت ساز را رقم زده اند.
بنابراین نظریه آشوب ثابت می کند قابل پیش بینی بودن در هر سیستمی امری محال است.
نکات مهم نظریه آشوب در رفع بحران ها
شاید در بسیاری از متون مربوط به مدیریت بحران داشتن استراتژی برای زمان بحران توصیه شده باشد.
و شاید مدیریت بحران ومدیریت استراتژیک دو لبه از یک چاقو باشند اما واقعیت این است که
قبل از پرداختن به هر لبه ای از چاقوی بحران، نیروی محرک این چاقوی دو لبه را باید بررسی کرد.
به عنوان فردی که از کودکی با مدیران زیسته ام و در جوانی در خدمت مدیران بوده ام
به جرات می گویم هیچ بحرانی قابل فرمولیزه کردن نمی باشد
مگر مدیر مسئول رفع بحران و تیم زیر نظرش آمادگی رو به رویی با بحران ورفع آن را داشته باشند
از همین روی نظریه آشوب مانند یک اموزگار نکات مهمی
برای مدیریت بحران به نیرو های اصلی رفع بحران یعنی مدیران و زیر مجموعه های آنها ارائه می دهد:
- قبل از هر فعالیتی بحران را به عنوان موضوعی طبیعی و واقعی بپذیرید.
- موضوع بحران را برای تیم زیر نظرتان فرصتی برای جهش های محسوس کسب و کارتان قلمداد کنید.
- نظریه آشوب از اصطلاک های زمان بحران می کاهد و پویایی را به سیستم ها بازمی گرداند.
- برای رفع بحران ذهن خودتان را درگیر پدیده های قابل پیش بینی نکنید.
- بحران ها را فرصتی برای خلق پیروزی های منحصر به فرد ببیند و نه متحمل شدن شکست.
- فهم و پذیرش نظریه آشوب، آرامشی مورد نیاز رو به رو شدن با بحران ها را به همراه می آورد.
- نظریه آشوب اهمیت راه حل های خلاقانه را در مدیریت بحران چندین برابر می کند.
- برای رفع بحران ها قبل از هر چیز نیاز به بستری اهل توسعه و خلاق دارید.
- نظریه آشوب دوباره یادآوری می کند که در مدیریت بحران تمرکزتان را روی گزاره هایی بگذارید که تحت کنترل شما هستند و نه انها که در حیطه اختیار شما نمی باشند.
- نظریه آشوب نوید هم نوایی همه بی نظمی ها و نابسامانی های ایجاد شده در سیستم را به مدیران و تیمشان میدهد.
سیستم چیست و چقدر در رفع بحران ها موثر است؟
به هر موجودیتی که در طول زمان تغییر کند سیستم گفته می شود.
بنابراین از پرونده های داخل بایگانی شرکتتان گرفته تا بدن انسان و یا حتی سرمایه گزاریهای بانکی و غیر بانکی شما همگی سیستم محسوب می شوند.
علاوه بر اینکه سیستم ها در طول زمان تغییر می کنند
حضور زیر سیستم ها نیز در تفکر سیستمی حائز اهمیت است.
زیرسیستم ها همه اجزا ریز و درشت، دیدنی و یا غیر دیدنی تشکیل دهنده سیستم ها هستند.
به عنوان مثال اگر شرکت شما را یک سیستم در نظر بگیریم این سیستم بزرگ
زیرمجموعه ای از زیرسیستم هایی از جمله فرهنگ سازمانی نانوشته،
کارکنان یک بخش گرفته، تمامی فرایندهای اجرایی و مشاوره ای و … در برمیگیرد.
سیستم سازی حاصل از تفکر سیستمی است. تفکر سیستمی، اصولی برای ردیابی مجموعه در زمان بحران اراه می دهد.
بنابراین سیستم سازی عارضه یابی را در زمان بحران سرعت می بخشد.
و فرصتی استثنائی برای ایجاد تمرکزی بهینه بر بخش های تحت کنترل در زمان بحران ایجاد می کند.
به عنوان فردی که سالها در کنار مدیران بوده ام و در بحران های آنها به یاریشان جسته ام به جرات می گویم
سیستم سازی کسب و کارها از بهترین روش هایی است که مدیریت بحران را ساده تر می سازد
و ضرورت سیستم سازی در کسب و کارها و سازمانها تضمین میکنم.
آنچه در این مطلب می‌خوانید
آخرین مطالب
کوچینگ رهبری و افزایش جرئتمندی در مدیران
کوچینگ و افزایش جرئتمندی
کوچینگ و افزایش قدرت مالی
پادکست شکوفان
